اصطلاح حق طلاق، یک اصطلاح مرسوم در دعاوی خانواده است. این اصطلاح در زبان عامه به این نحو به کار میرود که «مرد حق طلاق را به زن داده است» و یا «ضمن عقد حق طلاق به زن داده شده». اما باید خاطر نشان کرد که این اصطلاح نیز همانند برخی اصطلاحات کاربردی دیگر، از نظر حقوقی معنا و مفهوم صحیحی ندارد؛ چرا که در نظام حقوقی ما فقط زوج حق طلاق دارد و میتواند این حق را در هر زمانی استفاده کند اما امکان واگذاری آن وجود ندارد. جهت روشن شدن مطلب به ذکر یک مقایسه میپردازیم؛ فرض کنید پدری قصد دارد حق ولایت خود را به دیگری انتقال دهد. آیا چنین اقدامی ممکن است؟ خیر زیرا حق پدری و ولایت منحصر به پدر بوده و امکان واگذاری آن وجود ندارد. حق طلاق هم از همین جنس است و نمیتوان آن را به زوجه واگذار کرد.
فهرست مطالب
نحوه واگذاری حق طلاق به زوجه
درست است که حق طلاق را نمیتوان به زوجه واگذار کرد اما اگر زوجه خواستار داشتن حق طلاق باشد میتوان این حق را از طریق تفویض وکالت به او واگذار کرد. در واقع حق طلاق امکان اسقاط و واگذاری کامل ندارد اما زوج میتواند از طریق تنظیم وکالت نامه محضری به زوجه اختیار طلاق را تفویض نماید. در این حالت حق طلاق از زوج ساقط نمیشود ولی زوجه نیز از این امتیاز برخوردار میشود و میتواند در صورت بروز اختلاف و عدم امکان سازش با زوج، با توجه به وکالت تنظیم شده، نسبت به اخذ گواهی عدم سازش اقدام نماید.
مراحل رسیدگی به درخواست طلاق در دادگاه
اگر وکالت طلاق به زوجه داده شود، در این صورت او میتواند از طرف زوج وکیلی معرفی کند و خود نیز شخصا در دادگاه حاضر شود و یا اینکه از جانب خودش هم وکیل معرفی کند. در این شرایط زوجین پیش از تقدیم دادخواست باید به مراکز مشاوره مراجعه کنند. اگر پس از پنج جلسه مشاوره، توافقی حاصل نشد آنگاه میتوانند با دریافت گواهی عدم حصول سازش، نسبت به ثبت دادخواست طلاق توافقی اقدام نمایند. پس از ارجاع پرونده به دادگاه معمولا اوقات رسیدگی خارج از نوبت انجام میشود؛ زوجین به داوران مستقر در دادگاه مراجعه و با دریافت نظر داوران و آزمایش عدم بارداری زوجه، مدارک لازم را تقدیم دادگاه میکنند. نهایتا گواهی عدم امکان سازش صادر میگردد. زوجین پس از صدور گواهی مذکور، سه ماه فرصت دارند تا به دفاتر طلاق مراجعه کرده و وقوع طلاق را به ثبت برسانند.
وکالت طلاق و حضانت فرزند
یکی از سئوالاتی که در خصوص وکالت طلاق مطرح میشود این است که آیا با داشتن وکالت طلاق، حضانت فرزندان نیز با زوجه است یا خیر. گاهی زوجه به تصور اینکه با داشتن وکالت طلاق، حضانت فرزندان نیز به او تعلق دارد درخواست طلاق توافقی میکند، در حالی که حضانت فرزندان هیچ ارتباطی به وکالت در طلاق ندارد. پس از طرح دادخواست طلاق و هنگام مراجعه به داوری باید تکلیف حضانت فرزندان مشخص شود. (در حالت عادی و در صورت عدم توافق زوج، موضوع حضانت تابع قواعد خاص خود است.)
اسقاط حق تجدیدنظر و فرجام خواهی در طلاق
دعوای طلاق جزو آن دسته دعاوی است که قابلیت فرجام خواهی دارد بنابراین پس از صدور حکم از دادگاه بدوی باید ۲۰ روز بابت تجدیدنظر خواهی و ۲۰ روز بابت فرجام خواهی از آن سپری شود. پس از آن میتوان با ارائه گواهی قطعیت رای، به دفتر طلاق مراجعه و طلاق را به ثبت رساند. (برای جلوگیری از این اتلاف وقت لازم است در مفاد وکالت تنظیمی در طلاق، اسقاط حق تجدیدنظر و فرجام خواهی را نیز تفویض نمود. در این حالت زوجین پس از صدور رای میتوانند با ارسال لایحهای به اسقاط حق تجدیدنظر و فرجام خواهی خود اقرار کرده و با مراجعه به دفتر طلاق، طلاق را ثبت نمایند.)
آیا درخواست طلاق موجب از بین رفتن مهریه میشود؟
در اکثر قریب به اتفاق موارد ارجاعی زوجه یا خانواده او (یا برعکس؛ زوج و خانوادهاش) این سئوال را مطرح میکنند که آیا با طرح دادخواست طلاق از سوی زوجه، مهریه از بین میرود؟ این سئوال ناشی از یک تصور اشتباه است؛ در واقع مهریه حقی به نفع زوجه و تعهدی بر گردن زوج است. این حق صرفا با پرداخت مهریه و یا بخشیدن مهریه از بین میرود. اساسا موضوع طلاق کاملا بیارتباط با مهریه است اما در همه مواردی که درخواست طلاق به دادگاه ارجاع میشود قانونگذار الزاما مکلف است در خصوص مهریه تعیین تکلیف به عمل آورد.
توجه: احتمالا آنچه که باعث ایجاد این تصور شده موضوع طلاق خلع است؛ طلاق خلع نوعی طلاق است که زوجه به واسطه کراهتی که از زوج دارد حاضر است در قبال طلاق مالی به وی بدهد. در حال حاضر نیز با توجه به بالا بودن میزان مهریه معمولا در غالب مواردی که زن خواهان طلاق است، میزان قابل توجهی از مهریه خود را به زوج میبخشد و در صورتجلسه دادگاه این موضوع مکتوب میشود. اما این به آن معنا نیست که اگر زوجه مهریه خود را نبخشد، امکان صدور گواهی عدم امکان سازش وجود ندارد.
شرایط داشتن وکیل در حق طلاق
همانطور که پیشتر گفته شد استفاده از عبارت حق طلاق نادرست میباشد. آنچه از آن به عنوان حق طلاق یاد میشود در واقع وکالت اعطایی توسط زوج به زوجه است (برای انتخاب وکیلی جهت طلاق دادن خود). در این حالت به جای اینکه مرد خودش به دادگاه مراجعه کند، به همسرش وکالت میدهد تا بتواند از طرف او وکیلی برای طرح دادخواست طلاق انتخاب کند. بنابراین زوجه به عنوان وکیل زوج، حق طلاق را طی وکالت به دیگری تفویض میکند (شخصی که به عنوان وکیل در دادگاه حاضر میشود در واقع وکیل مرد است که از جانب زن منصوب شده). در صورتی که وکالت طلاق بلاعزل باشد، مرد به هیچ عنوان نمیتواند از مفاد آن رجوع نماید و مانع ثبت طلاق شود.
خلاصه مطلب
آنچه در بین عموم به حق طلاق معروف است، در واقع وکالتی است که از سوی زوج به زوجه تفویض میشود تا بتواند از طرف زوج وکیلی معرفی کند و طلاقش را بگیرد. این وکالت صرفا به زوجه امکان طلاق میدهد و بر روی موارد دیگر مثل حضانت فرزندان تاثیری ندارد. همچنین برخلاف تصور برخی افراد، درخواست طلاق از سوی زوجه حق او برای مهریه را از بین نمیبرد.
چنانچه برای دعاوی خانواده (از جمله طلاق و اجرا گذاشتن مهریه) نیاز به مشورت با وکیل دارید، کافی است با شمارههای مندرج در سایت تماس بگیرید و از مشاوره حضوری، تلفنی و آنلاین مهدی نائینی، وکیل پایه یک دادگستری استفاده کنید.
سلام من وکالت طلاق گرفتم از همسرم بلاعزل هم هست حالا میگه اگر دادگاه برم خودش میاد و اجازه نمیده طلاق بگیرم میتونه این کارو بکنه؟ پس اون وکالت چه فایده ای داره؟
سلام در صورتیکه وکالت بلاعزل باشه این امکان رو نداره