ابطال رای داور
صدور رای داوری
ابطال رای داور ناشی از انعقاد قرارداد داوری و بروز اختلاف و صدور رای داوری میباشد. در یک رابطه قراردادی (رابطه مبتنی بر قرارداد) بسیار اتفاق می افتد که به دلایل و جهات مختلف طرفین در تفسیر و یا نحوه اجرای قرارداد به اختلاف بر می خورند در بسیاری از مواقع روش حل اختلاف در قرارداد مشخص می شود و اگر مشخص نشود طبیعتاٌ مراجع و محاکم عمومی صالح به رسیدگی هستند.راه حلی که معمولا برای حل اختلاف بین طرفین به صورت شرط ضمن عقد یا در قرارداد جداگانه تعیین میشود داوری است.
ارجاع امر به داور یا حل اختلاف توسط داور اگر در ضمن قرارداد پیش بینی شده باشد به آن شرط داوری و اگر در قرارداد جداگانه ای آمده باشد به آن قرارداد داوری گفته می شود.
داوری و نحوه ابلاغ رای داور
چند نکته در مورد داوری:
۱- ارجاع به داوری لزوماً بهترین راه حل اختلاف نیست و فقط یک مشاور حقوقی و وکیل متخصص قرارداد و فردی کخ به طور حرفه ای قرارداد را تنظیم می کندمی تواند تشخیص دهد که آیا ارجاع به داوری به صلاح طرفین یا فردی که به وی مراجعه نموده و از او مشاوره خواسته،هست یا نه.
۲- به تجربه دریافته ام اصولاً داوری و ارجاع به داور و وجود شرط داوری در قرارداد به نفع طرف متخلف و کسی است که تصمیم به اطاله موضوع و طولانی کردن روند رسیدگی دارد.
۳- رای و تصمیمی که داور می گیرد مانند رای و تصمیم دادگاه باید ابلاغ شود.
۴- در صورتی که طرفین راه حل خاصی برای ابلاغ رأی داور در نظر نگرفته باشند (مثل اظهار نامه یا ارسال از طریق پست یا ابلاغ حضوری) ابلاغ رأی داور توسط دادگستری انجام می شود به این نحو که شخص داور یا کسی که رأی به نفع او صادر شده به دادگاه عمومی دادخواست ابلاغ رأی داور می دهند.
۵- ابلاغ رأی داور بدون تشکیل جلسه رسیدگی و صرفاً با درخواست که به موجب فرم دادخواست انجام می شود از جمله دعاوی غیر مالی است ،صورت میگیرد.
۶- اجرای رأی داور هم به موجب دادخواست ذینفع و پس از رسیدگی و تشخیص دادگاه و صدور دستور اجرای حکم خطاب به اجرای احکام شروع می شود.
۷- بسیاری از ضمانت اجرایی هایی که در مرحله اجرای حکم برای احکام دادگستری وجود دارد برای رأی داور هم قابل اعمال است.
۸- معترض به رأی داور در صورتی که مدعی عدم رعایت مقررات و عدول داور از حدود اختیارات خود باشد حق درخواست ابطال ان را دارد.
۹- جهت تعیین وکلای دادگران به عنوان داور قرارداد خود می توانید با ما در تماس و ارتباط باشید.
موضوع پرونده حاضر اجرای رای داور است. در برخی از موارد دو طرف یک معامله، برای آنکه در آینده اختلافات ناشی از قرارداد خود را راحتتر حل و فصل کنند، اصطلاحاً شرط داوری در قرارداد قید میکنند. یعنی طرفین توافق میکنند که داور معین یا غیرمعینی نسبت به حل و فصل اختلافهای احتمالی آینده آنها اقدام کند. داور تعیینشده باید دارای شرایط خاصی برای داوری باشد. به موجب قانون، اشخاصی که فاقد اهلیت قانونی هستند، اشخاصی که بهموجب حکم قطعی دادگاه و یا در اثر آن از داوری محروم شدهاند و همچنین کلیه قضات و کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی نمیتوانند داور شوند. در پرونده پیش روی موضوع اختلاف طرفین در قرارداد به داوری ارجاع شده و داور رای خود را صادر کرده است اما طرفی که رای به ضررش بوده این رای را اجرا نکرده و سعی کرده به آن اعتراض کند.
آغاز دعوا
رای داور مبنی بر استرداد مبلغ ۲۹ هزار و ۵۶۶ دلار از طرف شرکت صید صنعتی به نفع آقای هادی (خواهان) صادر شده و اعلام میشود این رای با توجه به توافق قبلی طرفین قطعی و لازمالاجرا است. رای داوری راجع به اختلاف حاصله راجع به کیفیت میگوی صید یکی از شهرستانها مربوط به قرارداد شماره ۱۰۶۶ – ۱۶۲ مورخ ۱۵/۹/۷۹ به مضمون فوق به طرفین ابلاغ شده است و نیز به ریاست مجتمع قضایی جهت اجرا و هرگونه اقدام قانونی لازم تقدیم شده است.
شرکت صید صنعتی (محکوم علیه) توسط وکیل دادگستری درخواست تجدیدنظر از رای داوری را تقدیم کرده و دادگاه تجدیدنظر طی رای صادره، اعتراض محکومعلیه را وارد ندانسته و رای صادره از سوی داوری شعبه دادگاه عمومی تهران را عینا تایید و استوار میکند.
صدور اجراییه
پس از قطعیت حکم، اجراییهای صادر میشود مبنی بر اینکه محکومعلیه محکوم است به اجرای مفاد رای داوری (آقای رسول) داور مرضیالطرفین به شماره ۹۰/ د/۵ در حق خواهان و هزینه اجرایی به عهده محکوم علیه است. خواهان طی لایحهای با اعلام شماره حساب جاری درخواست میکند تا معادل مبلغی که خوانده به آن محکوم شده است، از وجه موجود در حساب مذکور توقیف شود.
دفتر شعبه دوم اجرای احکام طی نامهای قیمت روز هر یک دلار را از بانک مرکزی استعلام و بانک مرکزی مبلغ ۸۷۹۵ ریال را در جواب اعلام میدارد.
دفتر اجرا طی نامهای به بانک تجارت اعلام میکند که میزان محکومبه ۲۹ هزار و ۵۶۶ دلار بوده و بابت اصل خواسته و مبلغی بابت نیم عشردولتی در صورتی که حساب مذکور به نام محکوم علیه باشد، توقیف کرده و طی دو فقره چک بانک در وجه اجرای احکام مدنی صادر و ارسال کند.
خواهان طی لایحهای اعلام میکند که علی رغم دستور آن شعبه خطاب به بانک تجارت شعبه سامان مبنی بر توقیف مبلغ محکوم به از حساب جاری شماره ۲۷۸۹۰۵۱۴ و ارسال آن به بانک فوق، از انجام این امر خودداری کرده است، به این ترتیب درخواست دستور مجدد نسبت به توقیف و ارسال محکومبه را از دادگاه میکند.
بانک تجارت شعبه مربوطه طی نامهای دو فقره چک بانکی به مبالغ درخواستی اجرای احکام را صادر و ارسال میکند.
دفتر شعبه دوم اجرا طی نامهای به ذیحسابی مجتمع قضایی دستور میدهد تا چکهای مذکور به محکوم له تحویل داده شود و پرونده مختومه میشود.
تحلیل پرونده
با توجه به توافق قبلی طرفین موضوع اختلاف به داوری ارجاع شده و رای داوری مبنی بر استرداد دلارها صادر شده است که مورد اعتراض خوانده قرار میگیرد و در دادگاه تجدیدنظر رای مذکور تایید و قطعی میشود.
زیرا طبق قانون، رای داوری زمانی امکان ابطال دارد که موجه و مدلل نبوده و یا مخالف با قوانین موجد حق باشد. در ادامه قطعی شدن حکم تایید رای داوری، اجراییه لازم صادر میشود و خواهان به درستی با اعلام شماره حساب خواستار توقیف میشود. به طور کلی مراحل اجرای حکم با شفافیت و به درستی و براساس اصول و موازین حقوقی صورت گرفته است.
شرط رجوع به داوری در قرارداد
براساس قانون متعاملین میتوانند ضمن معامله ملزم شوند و یا به موجب قرارداد جداگانه توافق کنند که در صورت بروز اختلاف بین آنان به داوری مراجعه کنند. در هر مورد که داور تعیین میشود، باید موضوع و مدت داوری و نیز مشخصات طرفین و داور یا داوران بهطوری که رافع اشتباه باشد، تعیین شود. درصورتی که تعیین داور بعد از بروز اختلاف باشد، موضوع اختلاف که بهداوری ارجاع شده باید بهطور روشن مشخص و مراتب به داوران ابلاغ شود.
برخی قواعد داوری
در چنین مواردی که طرفین به موجب قرارداد ملزم شدهاند که درصورت بروز اختلاف بین آنان شخص یا اشخاص معینی داوری کند، اگر مدت داوری معین نشده باشد، مدت آن سه ماه و ابتدای آن از روزی است که موضوع برای انجام داوری به داور یا تمام داوران ابلاغ میشود. این مدت با توافق طرفین قابل تمدید است. رایی که توسط داوران صادر میشود، با توافق کتبی طرفین دعوا و نیز با فوت یا حجر یکی از طرفین دعوا از بین خواهد رفت. لازم به ذکر است، چنانچه طرفین در قرارداد داوری طریق خاصی برای ابلاغ رای داوری پیشبینی نکرده باشند، داور مکلف است رای خود را به دفتر دادگاه ارجاع کننده دعوا به داور یا دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را دارد تسلیم کند.
دفتر دادگاه اصل رای داوری را بایگانی کرده و رونوشت گواهیشده آن را به دستور دادگاه برای اصحاب دعوا ارسال میکند. محکومعلیه پرونده فوق تا بیست روز بعد ازابلاغ فرصت داشته است که رای داوری را اجرا کند که اجرا نکرده است و قانونا در این مرحله دادگاه ارجاعکننده دعوا به داوری و یا دادگاهی که صلاحیترسیدگی به اصل دعوا را دارد، مکلف است بهدرخواست طرف ذینفع طبق رای داور برگ اجرایی صادرکند که همین اتفاق هم در پرونده موصوف افتاده است. اجرای رای برابر مقررات قانونی است.
اعتراض به رای داوری
همانطور که ملاحظه شد، خوانده دعوا به رای داوری اعتراض کرده است. برابر قانون، وی باید به استناد موارد زیر به رای داوری اعتراض کند که در این موارد رای داوری باطل بوده و قابلیت اجرایی ندارد:
۱- رای صادره مخالف با قوانین موجد حق باشد.
۲- داور نسبت به مطلبی که موضوع داوری نبوده رای صادر کرده است.
۳- داور خارج ازحدود اختیار خود رای صادر کرده باشد. در این صورت فقط آن قسمت از رای که خارج از اختیارات داور است، ابطال میشود.
۴- رای داور پس از انقضای مدت داوری صادر و تسلیم شده باشد.
۵- رای داور با آنچه در دفتر املاک یا بین اصحاب دعوا در دفتر اسناد رسمی ثبت شده و دارای اعتبار قانونی است مخالف باشد.
۶- رای به وسیله داورانی صادرشده که مجاز به صدوررای نبودهاند.
۷- قرارداد رجوع به داوری بیاعتبار بوده باشد. خوانده دعوا در صورت وجود یکی از جهات اخیر میتواند ظرف بیست روز بعد از ابلاغ رای داور از دادگاهی که دعوا را ارجاع به داوری کرده یا دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را دارد، حکم به بطلان رای داور را بخواهد. در این صورت دادگاه مکلف است به درخواست رسیدگیکرده، هرگاه رای از موارد مذکور در ماده فوق باشد، حکم به بطلان آن دهد و تا رسیدگی به اصل دعوا و قطعی شدن حکم به بطلان، رای داور متوقف میماند. در صورتی هم که درخواست ابطال رای داور خارج از موعد مقرر باشد، دادگاه قرار رد درخواست را صادر خواهد کرد که این قرار قطعی محسوب میشود. علاوه بر این باید خاطرنشان کرد که اعتراض به رای داور مانع اجرای آن نیست، مگر آنکه دلایل اعتراض قوی باشد. در این صورت دادگاه قرار توقف منع اجرای آن را تا پایان رسیدگی به اعتراض و صدور حکم قطعی صادر میکند و در صورت اقتضا تامین مناسب نیز از معترض اخذ خواهد شد.